[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 87 آبان 5 , ساعت 6:0 عصر
امام علی (ع) : از خدا بترسید ترسیدن کسیکه دامن خود را برای اطاعت خدا به کمر زده سخت می کوشد . و در این فاصله حیات و زندگی بسرعت در راه خدا گام بر می دارد . و از ترس اعمال بدش بسوی مغفرت خداوند رو می آورد در بازگشت به عالم آخرت و سرانجام زندگی و عاقبت کار می اندیشد
210 - وقال [ع ] : اتقوا الله تقیه من شمر تجریدا ، وجد تشمیرا ، و کمش فی مهل ، و بادر عن وجل ، و نظر فی کره الموئل و عاقبه المصدر و مغبه المرجع
نهج البلاغه

یکشنبه 87 آبان 5 , ساعت 6:0 عصر
امام علی (ع) : دنیا پس از چموشی همچون شتریکه از دادن شیر به دوشنده اش خودداری می کند و برای بچه اش نگه می دارد به ما روی می آورد . سپس آنحضرت بدنبال این سخن این آیه را تلاوت کرد : می خواهیم بر مستضعفین زمین منت گذاریم و آنها را پیشوایان زمین و وارثان آن قرار دهیم
209 - وقال [ع ] : لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها ، وتلا عقیب ذلک : [[ و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین ] ]
نهج البلاغه

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ